اقوال علماى امامیه
مرحوم صاحب جواهر مىگوید:
تا آنجا که من یافتم اختلافى نزد ما نیست در این که وضع ستره واجب نیست، بلکه در منتهى آمده که اختلافى در این امر بین علماى اسلام نیست، همان طور که در تذکره و ذکرى فرمودهاند و در تحریر و البیان، ادعاى اجماع بر آن شده است. بله این کار مستحب است بدون اختلافى، بلکه در تعدادى از کتب اساطین بر آن نقل اجماع شده است، اگر اجماع محصل نباشد.11
مانند این سخن را مرحوم بحرانى در الحدائق الناضره گفته است.12
مرحوم سید طباطبایى در عروة الوثقى مىگوید:
مستحب است که نمازگزار اگر در معرض عبور باشد و در مقابلش دیوار یا صفى نباشد در مقابل خود سترهاى قرار دهد، تا او را حائل شود از کسى که پیش روى وى عبور مىکند، گرچه بداند فعلاً کسى عبور نمىکند.13
از آنجا که این حکم بین مذاهب اسلامى مورد اتفاق است و دلیل آن سیره پیامبر(ص) و همچنین روایاتى است که عامه و خاصه در این باره از پیامبر (ص) و اهل بیت(ع) نقل کردهاند، بیش از این اطاله کلام نمىدهیم.
حکم عبور کردن از مقابل نمازگزار
فقهاى امت اسلامى در این مسأله که عبور کننده از مقابل نماز گزار چه حکمى دارد، اختلاف نظر دارند. برخى عبور را حرام مىدانند و برخى مکروه، و عدهاى دیگر آن را مباح مىشمارند و براى این عنوان حکم خاصى قائل نیستند. قائلین به حرمت دو دستهاند: بعضى مطلقاً قائل به حرمت شدهاند و عدهاى حرمت مرور را مختص صورتى مىدانند که نماز گزار به سوى ستره ثابت مانند دیوار نماز بخواند یا براى خود سترهاى نهاده باشد. اگر خود او مراقب این امر نباشد، بر عبور کننده چیزى نیست. برخى تفاصیلى ذکر کردهاند که مىآید.
ما ابتدا اقوال علماى مذاهب را ذکر مىکنیم و سپس به بیان و نقد ادله مىپردازیم.
اقوال علماى مذاهب اهل سنت
نووى از علماى شافعیه در المجموع مىگوید:
المسألة الثانیة: إذا صلّى إلى سترة حَرُمَ على غیره المرور بینه و بین السترة و لایحرم وراء السترة و قال الغزالى: یکره و لایحرم و الصحیح بل الصواب أنّه حرامء و به قطع البغوى و المحققون؛14
مسأله دوم: هرگاه نماز گزار به سوى ستره نماز بخواند، بر دیگرى حرام است که میان او و ستره عبور کند، ولى پشت ستره حرام نیست. غزالى قائل به کراهت عبور شده، ولى صحیح قول به حرمت است و بغوى و محققان به همین قطع پیدا کردهاند.
این در صورتى است که سترهاى وجود داشته باشد، ولى اگر نباشد یا دور از نماز گزار باشد، حرمتى نیست، بلکه مکروه است.15
بغوى از فقهاى شافعیه گفته:
جائز نیست براى احدى که بین نمازگزار و ستره عبور کند.16
صاحب الوسیط نیز قائل به کراهت شده و تصریح کرده است به این که مرور محذورى ندارد، چنان که در کتاب دیگرش الوجیز تصریح به کراهت نموده است.17
نووى در المجموع از امام الحرمین نقل مىکند که نهى از مرور و امر به دفع عبورکننده اختصاص به صورتى دارد که عبور کننده راه دیگرى داشته باشد. اگر مردم ازدحام کرده باشند و راه دیگرى نباشد، نهى در کار نیست و دفع نیز مشروع نمىباشد او همین قول را به غزالى نیز نسبت مىدهد.18
اقوال شافعیه و اختلاف آنان در حرمت مرور و کراهت آن ظاهر است، چنان که اختصاص حکم به صورت وضع ستره یا نماز به سوى ستره نزدیک به نماز گزار از کلمات آنان ظاهر مىشود، بنابر این اگر نماز گزار نزدیک دیوار یا ستونى نماز نخواند و یا سترهاى مثل عصا در مقابل خود قرار ندهد، براى عبور کننده حکمى نیست.
ظاهر حنفیه نیز اختلاف در مسأله است. سرخسى در المبسوط مىگوید:
یکره للمارّ أنْ یمرّ بین یدی المصلّى؛19
براى عبور کننده مکروه است که از مقابل نماز گزار عبور کند.
مانند آن است کلام کاشانى در بدایع الصنایع،20ولى مرغینانى در الهدایه مىگوید:
المارّ آثمء؛ عبور کننده گناهکار است.21
همچنین محبوبى در مختصر الوقایه مىگوید:
و یأثم بالمرور أمام المصلّی فی مسجد صغیر؛22
اگر در مسجدى کوچک از مقابل نمازگزار عبور کند، گناه کرده است.
مالک در الموطّأ عنوان این روایات را «باب التشدید فی أن یمرّ أحدء بین یدی المصلّی» قرار داده و اسمى از حرمت نیاوردهاست.
در المدوّنه از مالک روایت مىکند:
عبور از میان صفوف جماعت را مکروه نمىدانم، چون امام ستره مأمومین است.23
ظاهر کلام این است که عبور در جایى که ستره نیست، مکروه است، نه حرام، البته بنابر این که «اکراه» در کلام به معناى مصطلح فقهى باشد.
قرطبى در الکافى مىگوید:
عبور از مقابل نمازگزار کراهت شدید دارد و کسى که عمداً مرتکب شود، گناهکار است.24
خلیل بن اسحاق در مختصر مىگوید:
آثم مارّ له مندوحة؛
براى کسى که ممکن است از جاى دیگر عبور کند، حرام است از مقابل نماز گزار بگذرد.25
برخى دیگر از علماى مالکیه تفصیل دادهاند، دسوقى در حاشیه خود بر شرح کبیر مىگوید:
اگر در غیر مسجد الحرام نماز مىخواند، اگر عبور کننده راه دیگرى داشته باشد، حرام است از مقابل نمازگزار عبور کند، چه ستره داشته باشد و چه نداشته باشد و اگر راه دیگرى نداشته باشد، حرام نیست، چه ستره داشته باشد و چه ستره نداشته باشد. و اگر در مسجد الحرام است، عبور حرام است، در صورتى که ستره قرار داده و راه دیگرى هم براى عبور کننده هست، و الاّ جائز است، بله براى طواف کننده حرمتى نیست مطلقاً و لو ستره هم گذاشته باشد.26
حنابله نیز قول واحدى در مسأله ندارند. مرداوى در الانصاف، اختلافات آنان را بیان کرده است:
صحیح آن است که عبور بین نمازگزار و ستره او حرام است، گرچه دور از ستره باشد. در نکت گفته است که جماعتى به آن حکم کردهاند مانند ابن رزین در شرح خود و کافى. در تجرید الغایه گفته است: بنابر اصح حرام است و در فروع همین را مقدّم کرده است ولى قاضى و ابن عقیل در فصول و صاحب ترغیب و دیگران گفتهاند مکروه است و در مستوعب و الرعایة الکبرى به همین جزم پیدا کردهاند.
سپس مرداوى اختلاف مذکور را در صورتى که نمازگزار ستره ندارد و عبور از نزدیک اوست نقل مىکند.27
ابن قدامه در مغنى مىگوید:
لیس لأحدٍ أن یمُرّ بین یدی المصلّی إذا یکن بین یدیه سترة، فإنْ کانتْ بین یدیه سترةء لم یمُرّ أحدء بینه و بینهما؛28
براى هیچ کس روا نیست که از مقابل نمازگزار عبور کند، اگر سترهاى نداشته باشد و اگر ستره داشته باشد، کسى بین او و سترهاش عبور نکند.